تقديم به شهيد مدافع حرم "شهيد محسن حُجَجي"
عشق را گفتم كه تفسيرِ تو چيست
گفت با من، مَحرم اسرار كيست
گفتمش مَحرم چه پرسي عشق پاك
گفت ما را طَردِ نامحرم چه باك
گفتم از عاشق چه مي داني بگو
گفت از صاحبدلان كن جستجو
گفتم اين رِندان كجا رو مي كنند
عطر هستي از گُلت بو مي كنند
گفت دارم جام عشقي پر شراب
مي نهم بر آن لب مينوي ناب
مست مي گردد به يك جرعه تمام
مي شود فارغ زِ "اَلناسُ نيام"
مي شود هوشيار اين بَحر جنون
بر لبش" اِنا اِليه راجِعون"
سر دهد در راه وَصلم بي دَريغ
مثل محسن مي رود در زيرِ تيغ
خون او با خون حق گشته عَجين
معني ثارُاللَّهي اينجا ببين
قاتلش در وحشت و در اِضطراب
كرده با عز و وقارش انقلاب
صاحب نفس زَكيِّه گشته است
او رها از هر بَليِّه گشته است
مي شود تفسير عشقِ عاشقان
چون حُسين بن عَلي در هر زمان
مي كند عمر حرامي را تباه
"صادقا" كن اين مُعمَّا را نگاه(شاعر: حجهالاسلام صديقي)